کپسول تاریخ
نویسنده؛روح اله احسانی مزینانی

روزگاری نه چندان دور درضلع شمال شرقی حیاط ما در مزینان مطبخ قرار داشت، درآن تنوری و تختی خشت چین و دو عدد دیگدان .سوخت آن زمانی این مطبخ چوب بود و هیزم.
هیزم ازبوته های خار و چوب ازدرختان خشک تاق وگز.
یادم هست که دیواره های مطبخ چنان ازتراکم دود سالیان دراز زندگی اجدادی، سیاه قیرگون بود که قطر نشست آن بردیوار های کاه گلی به دو سه سانتیمتر می رسید.
درآن زمان که دوران کودکی ام را شامل می شود ،تحمل رنج زحمات تهیه نان و آشپزی بردوش مادر بود.هنوز چهره برافروخته مادر که از هرم آتش تنور در تابستان داغ به سرخی می گرایید و عرق جبینش چون قطرات باران براطراف حدقه چشم ها و برگونه ها یش جاری بود و بذل بیدریغ تمام جان مایه اش مصروف رفاه ما می شد؛در مقابل چشمانم است و لحظه ای ازخیالش غافل نمی شوم.
این را گفتم تا اشارتی باشد به جهت یاد آوری و گرامیداشت مادرانمان اعم از درگذشتگان و آنانکه حیاتشان به زندگی ما نور و گرمی می بخشد ،به قصد تبرک و تیمن و ابقای حرمتشان در سنن اخلاقی دیرینه.دستانشان را می بوسیم وگام هایشان زینت بخش چشمانمان.
اما چنانکه از عنوان این نوشته پیداست بنا دارم به بهانه ذکر تاریخ نشان دهم که نسل ما چکیده کاملی از پیوستگی تاریخ گذشته های دور و اتفاقات مدرنیستی عصر حاضر است.
• نسل مارا می توان به تاریخ فشرده قرون و اعصارگذشته تادوران جدید ،دریک کپسول تعریف کرد.
• آن روزها دروازه و برج و باروی مزینان پا برجابود و دروازه ورودی مزینان در قسمت جنوب با معماری چشم نواز بسیارزیبا بیانگر حکایت دوران گذشته بود.
• درمجاورت دروازه اداره پست و تلگراف قرارداشت و درساختمان شرکت فعالیت گسترده پنبه پاک کنی و آسیاب برقرار بود.وکامیون های حمل بار پنبه وگندم دررفت وآمد بودند.

• این ها مقدمات ورود به دوران جدید را حکایت می کرد،دورانی که حد فاصل کاروان های شتربود و یواش یواش و بی سروصدا می آمد تا ظرف کپسول تاریخی مارا یه آینده عجیب اماناپیدا پیوند دهد.
• آب شرب اهالی ازسر چشمه قنات فاخر مزینان و آب میان قلعه تامین بود و وسیله حمل آن به منازل کوزه های برآبادی و محصولات مرحوم فخاری ،بردوش همان مادران دلبند بود.
• کسی از آینده خبرنداشت ،استحمام، درحمام وسط روستا که باسبک معماری خاص و بسیار زیبا بناشده بودباخزینه انجام می شد.
• اماعلائم تغییر درهمه شئون خود را نشان می داد.یادم هست که استاد محمد سلمانی علاوه بر تراشیدن موی سر ، دندان های فاسد را هم می کشید،البته بدون داروی بی حسی! و یاتجویز آنتی بیوتیک.
• مزینان ما روستا بود ،اما از اوان تاریخ پیدایشش ازمدنیت بالایی برخورداربود.
مدرسه امیرشاهی درکوچه سرهنگ که بعد ها به منزل جناب رضوانی تغییر وضعیت داد محل تحصیل ما بود.و از عجایب روزگار است که آن زمان مختلط بود و دختران هم سن و سال ما هم در آن مدرسه باپسرها درس می خواندند.
وجود این مدرسه و افراد فرزانه ای که دراین کهن دیار می زیستند نماد یک شهرک با توان علمی بالا رانشان می داد.
درنتیجه آموزش مدرن ، ما بامفاهیم جدید آشنا می شدیم ،دنیا را از زاویه دید علم می دیدیم .بچه های مزینان پس از طی دوره ابتدایی راهی سبزوار یا مشهد می شدند و دراین شهرها به تحصیل ادامه می دادند.
تحصیل و ارتقا دانش بخشی از نیازهای مشخص اجتماعی مزینان بود.
چنین بود که ظرف کپسول تاریخی ما باپدیده تغییر نه تنها بیگانه نبود که عطش وافری برای همراهی و پرشدن ازپدیده های نو نشان می داد.در نتیجه چنین پنداری ،ازجامعه مزینان متخصصان عالیقدری به منصه ظهور رسیدند.
قصد من دراینجا معرفی چهره ها نیست،بلکه بنادارم بیشتر به محتویات این کپسول اعجاب انگیز بپردازم که ابتدایش ازقدمت تاریخی آغاز می شود وانتهایش که زمان حال است به جایگاهی رسیده که پیشرفت خارق العاده علم ما را به دنیای نوینی پرتاب کرده است و سرعت تغییراتش و درک وضعیت نو در عین سادگی از چنان ابعاد عمیقی برخوردار است که دستیابی به همه زوایای آن غیر ممکن و آموختن مطالبش نیازمند طی نمودن شاخه های تخصصی درحد درجه دکتری است. نسل ما حلقه رابط گذشته مآلوف قدمت هیزم و زغال و حال لجام گسیخته دانش است.بعداز ما اما دیگرانی که خواهند آمد باچنین پارادوکس مهیبی مواجه نخواهند بود ،انسان های فردا اما از نوع دیگرند .گذشته را بیاد نمی آورند و درسرعت تغییر اوضاع چنانند که در هرلحظه شاهد پدیده ای نو خواهند بود. بی آنکه قدرت انتخاب داشته باشند‌.

 به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نیلو رایانه Get Updated IT Exams Dumps PDF Elijah Jennifer مارکت فايل Haman music کامپیوتر و اینترنت Christina دانلود کتاب پی دی اف